صنعت تولید تایر لاستیک، آنالیز قیمت و روند حاشیه سود
صنعت تولید تایر، آنالیز قیمت و روند حاشیه سود
بازار جهانی تولید تایر 180 میلیارد دلار است. تقاضای بلند مدت با نرخ 5 تا 10 درصد در بازار های در حال توسعه در یک سال و 1 تا 2 درصد در سال برای بازارهای پیشرفته پیش بینی می شود.
علاوه بر این انتظار می رود که فروش تایر از لحاظ حجم به 2.5 میلیارد واحد در سال 2020 برسد که با افزایش تولید خوردرو پیش می رود. همچنین بازار خوردرو نیز با رشد شهرنشینی و افزایش درآمد افراد تقویت خواهد شد.
برجستون به عنوان بزرگترین سازنده در بازار با درآمدی نزدیک به 27.1 میلیارد دلار و پس از آن میشلن با 22 میلیارد و گودیر با 16 میلیارد دلار قرار دارند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است 40 درصد از بازار جهانی به دست این سه فرد نگهداری می شود. ادغام کنندگان شرکت ها، موانع ورود اعم از سرمایگذاری های عظیم و وفاداری برند از دلایل عمده متمرکز شدن در این صنعت می باشد.
فروش لاستیک را می توان بر اساس تقاضای تولیدکنندگان محصولات اورجینال (OMD) و بازار جایگزین (RC) طبقه بندی کرد که به عنوان فروش پس از فروش نیز شناخته می شوند. فروش دربخش OMD وابسته به الگوی فروش وسایل نقلیه جدید داشته و این درحالی است که فروش RC وابسته به الگوی مصرف کنندگان است.
بر اساس تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در تایر جی کی و میشلن و گود یر، مشاهده می شود که به طور میانگین حساب RC ، 68% از فروش و OMD 32% از کل فروش را تشکیل می دهد.(در چارت های زیر نمایش داده شده است.) که برای این صنعت یک میانگین کل است. انتظار می رود که تقاضا در بازار RC به دلیل وجود وسایل نقلیه زیاد در جاده ها همچنان خیلی قوی ادامه داشته باشد. بنابراین هر فروش در بخش OMD منجر به تقاضای مسلم بخش RC در 5-4 سال آینده می شود.
به علاوه، مواد اولیه خام با لاستیک طبیعی و مصنوعی که از اصلی ترین مواد اولیه است حدودا 75% از هزینه های تولید را به خود اختصاص می دهد. کاهش هزینه مواد اولیه خام به عنوان یک مزیت به مشتریان منتقل شده است. نفت خام بر روی قیمت لاستیک مصنوعی به طور مستقیم اثر می گذارد. بعلاوه هر گونه تغییرات در قیمت لاستیک مصنوعی بر روی لاستیک طبیعی نیز اثر می گذارد. در سال 2012 قیمت لاستیک در بالاترین حد خود قرار داشته و پس از آن سطح پایین را حفظ کرده، همانطور که در داده های زیر می توان دید.
سقوط قیمت نفت خام همراه با تولید بیش از حد لاستیک طبیعی در کشورهای آسیایی از جمله چین و تایلند قیمت های لاستیک را در دامنه ی اقتصادی نگاه داشت. اگر چه در سال 2016 که کمپانی های بزرگ تولید لاستیک در تایلند، مالزی و اندونزی توافق کردند 0.6 میلیون تن تولید خود را کاهش دهند، قیمت های لاستیک بالا رفت. این ضربه شدید به قیمت نهایی لاستیک ها منتقل گردید. در نهایت شرکت Goodyear قیمت های خود را 8% (فوریه 2017) بالا برد، دیگر تولیدکنندگان نظیر copper tire & rubber ,carlstar و nexen tire انتظار میرفت که از همین روند پیروی کنند.
بهای تولید متحمل بیشترین هزینه در صنعت تایر می باشد، حدودا 70% از درآمد در حالی که دیگر هزینه های عملیاتی 20% از درآمد را شامل می شوند.
یک تجزیه و تحلیل انجام شده در صورت های مالی شرکت های Michelin ، Goodyear ، JK Tyre نشان داد که هزینه های تولید در شرکت Goodyear به دلیل تولید بالا و دیگر هزینه های سربار بالاتر از رقبای خود است. بااین حال هزینه های عملیاتی به دلیل فروش محدود و هزینه های تبلیغات نسبتا پایین بوده است.
فروش خالص Michelin در سال مالی 2015 در درجه اول به دلیل خرید Sascar (256 میلیون یورو اضافی) ، تاثیرات ارزی(1.5 میلیارد یورو) و افزایش حجم فروش ( 624 میلیون یورو) بالا رفت. در مقابل Goodyear و JK Tyre در همان سال با کاهش درآمد روبه رو شدند. علت اصلی سقوط درآمد Goodyear انتقال ارزی به ویژه در مناطق اروپایی، خاورمیانه و آفریقا بود. درآمد شرکت JK Tyre نیزبه دلیل کاهش 8.7% تقاضا در بخش SCV همراه با افزایش واردات تایرهای رادیال کامیون از چین کم شد.اگر چه امروزه کارخانه های تولیدکننده ی هندی در حال سرعت بخشیدن به تولید تایرهای رادیال هستند.
در تجریه و تحلیل های حاشیه های سود کمپانی ها( نشان داده شده در نمودارهای زیر) فمهیده شد که Goodyear کمترین حاشیه سود خالص را به دلیل ضرر از دست دادن شرکتش در ونزوئلا به مبلغ 646 میلیون دلار داشته است. حاشیه سود این شرکت در سال 2014 به دلیل 1.8 میلیارد دلار سود خالص از مالیات بر درآمد به صورت غیرعادی بالا بود. این به دلیل انتشار کمک هزینه ارزیابی دارایی های مالیاتی معوق در ایالات متحده بود. بنابراین تمامی شرکت های بزرگ به منظور کسب سود بیشتر از فروش با کاهش قیمت های لاستیک از طریق کاهش هزینه های تولید با هم متحد شدند.
کمپانی JK Tyre که یک کارخانه آسیایی است با واردات لاستیک های ارزان قیمت دیگر کشورهای آسیایی با کاهش 6.3% هزینه های تولید بیشترین سود را از آن خود کرده است. کمپانی Michelin که به عنوان یک سازنده جهانی با پایه های مالی بزرگتر 6.7% هزینه های مشابه استهلاک از درآمد خود را داشته است در حالی که JK Tyre با محدود کردن تولید در هند و مکزیک 3.7% هزینه های مشابه استهلاک را داشته است. بنابراین افت درآمد Michelin قبل از بهره، مالیات و استهلاک و.. بیشتر از JK Tyre بوده است. اگر چه وابستگی های JK Tyre به وام با هزینه های بالای بهره حدود 3.3% از درآمد، بیش از آن چیزی بود که نشان می داد بدین تریتیب حاشیه سود خالص نیز کاهش پیدا می کرد. اگر چه این هزینه های بهره ، گاهی سپرهای مالیاتی قابل توجهی را فراهم می آورد که اغلب می تواند بخش ممتازی از ساختار سرمایه باشد.
بنابراین JK Tyre روند افزایشی حاشیه سود خالص را در مقابل Michelin با حفظ حاشیه سود خالص حدود 5.5% نشان می دهد. Goodyear و Michelin از سال 2016 شروع به ارائه مستقیم و /انلاین تایرهای خود به مشتریان نمودند انتظار می رود که این عمل مثبت به حجم فروش انها کمک کند. JK Tyre نیز برنامه ی اتوماسیون کاهش هزینه را در کارخانه های تولیدی و برنامه های عاقلانه ی سرمایه گذاری به منظور حفظ فن آوری و تحقیق توسعه اتخاذ کرد.
اگر چه به لحاظ توسعه جهانی JK Tyre راه طولانی را در پیش دارد و هزینه های تولید و توزیع بر این اساس ممکن است افزایش پیدا کند. در یک کارخانه، جایی که هزینه های مواد اولیه نمی تواند توسط تولیدکنندگان به طور مستقیم کنترل شود، بهینه سازی ظرفیت های تولید و توزیع رمز موفقیت است.